هوا ابری است شبیه کودکی هایم. کودکی هایی خالی از قصه ی مادر بزرگ , پر از سوز سردی که هنوز استخوان هایم را می سو زاند و فصل سبز کاغذ هایم را به تاراج می برد . آرام قد کشیدم از تمام ثانیه ها یی که در حسرت چشمان سبز عروسک سوخت. اشک هایم را در میان هلهله ی هفت سنگ و گرگم به هوا جا گذاشته ام . در میان کو چه های تنگ و تاریکی که حالا بر جهایش سیلی به آسمان می زند.بعد از تو من مانده ام و شب های بی ستاره . حالا شب ها که دلتنگ می شوم باز هم می نشینم و از تو می نویسم . افسوس که سبز می خوانمت و پاسخی نیست........
دلتنگ نگاه تو......
weblageton kheili khobe
age khastin be male manam ye sar bezanin