نمی دانم چرا رفتی ؟
نمی دانم چرا ،
شاید خطا کردم ،
و تو ،
بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی ،
نمی دانم کجا
، تا کی ،
برای چه ؟
ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارد و بعد از رفتنت دریاچه بغض کرد و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد...